خرشیفتگی
مجموعه نقطه سر خط (داستانهای ایرانی)
بهاءالدین مرشدی
شابک:
۹۷۸-۶۲۲-۶۶۶۱-۶۸-۳
۱۴۶ صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز
بهار ۱۳۹۹، چاپ اول، نشر آوند دانش
دنکیشوت را خواندهاید؟
سعی کنید این اثر درخشان را بخوانید. سعی کنید در این دنیا خودتان را غرق کنید. دنکیشوت همه باورها را بههم میریزد و آسیاببادی را هم شکست میدهد. دنکیشوت سرگردان قصههاست. او حتی در فیلم اورسون ولز سرگردان شهرها میشود. او را حتی در نقاشی پابلو پیکاسو دیدهاید. بلاهت او را دوست داشتهاید. همین است که «خرشیفتگی» را هم دوست خواهید داشت چون پر است از بلاهتها که در تاریخ جریان دارد. شما اگر با آقای دن کیشوت مواجه شوید چه کار میکنید؟ او با شما چه برخوردی دارد؟ من فکر میکنم او حتی شما را یک آسیاببادی در نظر میگیرد و میخواهد به جنگ شما بیاید. درست همین کاری که در اینجا انجام میدهد. او نیزه به دست و سوار بر اسب به تاخت به سمت دشمن فرضی حمله میکند و شکستخورده پیروز میدان میشود. «خرشیفتگی» برداشتی آزاد از رمان دن کیشوت است و شخصیتهایش هم همان شخصیتها هستند؛ اما اینبار اگر سانچو پایش در داستان گیر است، خر سانچو و اسب دن کیشوت هم دو شخصیت برجسته این داستان هستند. خری که بهگمان دنکیشوت مانع ظهور صلح در جهان است و اسبی که نماینده افکار عمومی است. خلاصه ماجرا را اگر بخواهید بدانید و حوصله خواندن بامزهبازیهای این چهار شخصیت را ندارید، این داستان وضعیتی خر اندر خر را تشریح میکند که حتی خر صاحبش را نمیشناسد. شما با خواندن این جمله همه داستان را فهمیدید و نیازی به خواندن کل داستان ندارید، اما حیف است که این چهار شخصیت را نخوانده رها کنید.